Archive for حكايت

Deep Throat

می‌گفت: من نمی‌فهمم؛

اینکه چند وقته مد شده هرکیو می‌بینی سر هرچیزی

برمیگرده می‌گه: «اینت تو حلقم/اونت تو حلقم…»

نشوندهنده‌ی اینه که یهویی اشتیاق مردم جامعه‌ی ما به فلاشیو زده بالا

یا چی؟

بعد جالب اینجاست؛ طرف چه خوشش بیاد چه بدش بیاد،

در هر دوصورت حواله‌اش می‌ده به حلقش؛

انگار مأموریت داره.

 

نوشتن دیدگاه

صـله‌ى رحم

معاويه زمانى كه در مكه بود، نزد ابن عامر رفت و به او گفت:

خواهشى از تو دارم كه اميدوارم قبول كنى

– خواهشت چيست؟

امارتى را كه در سرزمين عرفه به تو تعلق دارد به من ببخشى

– بخشيدم،

«با خوشحالى بسيار» صله‌ى رحم نمودى! اينك تو از من چيزى بخواه

– از تو مى‌خواهم خانه‌ام را به من بازگردانى.

+{از معاويه}

نوشتن دیدگاه

عشق پژوهشى

 

 

مى‌پرسيد: "عاشقت هستم" را در زبان بى‌زبانى چگونه مى‌نويسند؟

– جوابش آمد: "با قلم جسارت، جوهر لياقت و خط صداقت"

دگرباره پرسيد: "دوستت دارم يا.. عاشقت هستم" را به كه مى‌توانم گفت؟

– پاسخش آمد: "بهرآنكه قلبت براستيش گواهى دهد و عقلت بدرستيش"

باز پرسيد: حال از كجا بيابم آنكه را دوست خواهم داشت؟

– جوابش دادند: "برو بابا دست از سر كچل ما بردار،

برو خدا روزى‌تو جاى ديگه حواله كنه، دوساعته فيلممون كردى..، برو بذا باد بياد.”

نوشتن دیدگاه

بـاد بــهـــادار

گويند در آن زمان كه مردم دست در گريبان سلطه خلفا، محتاج نان شب خويش بودند،

روزى حسن بصرى مردى را ديد كه لبـاس‌هاى فاخر و گـرانقـدرى پوشيـده بود، و در هيـأت بسيار زيبايى قرار داشت. پرسيد :

– اين شخص چه كاره است ؟

گفتند : در حضور پادشـاهان باد معده در مى‌دهد و آنها را مى‌خنـداند و به اين جهت به او عطا مى‌دهند.

گفت : بـراستى كه در دنيا ، هيچكس مثل او، طلب باد معده و آنچـه را كه باد معـده مستحق آن بوده ، نگرفته است .

Comments (1)

مــادر بـزغــالـه

 

شخصى با معاويه هم‌غذا و هم‌سفره شده بود ،

بزغاله بريانى را به نزد آنها آوردند، آن مرد بسرعت آستين‌هايش را تا آرنج بالا زد، دست‌هايش را به درون دورى برد و با دستانش شروع به پاره پاره كردن بزغاله كرد و با اشتهاى زايد الوصفى مى‌خورد ؛

معاويه با چشمانى متحيـر، ناراحت از اينكه او اصلاً ملاحظه وى را نمى كند گفت :

بزغاله را چنان پاره مى‌كنى كه گويي مادرش شاخت زده است !

مرد (درحاليكه رشته هاى گوشت به ريشش آويزان بود و هنوز مى‌جويد) جواب داد :

در عوض، تو هم چنان به او مهرورزى مى‌كنى كه گويا مادرش شيرت داده است !

نوشتن دیدگاه

اختلاس – Defalcation

«… و اختلاس بر وزن اسکناس اندر لغت سرقت را گویند و اخصّ آن سرقت دیوانیان است از خزانه و در تسمیه‌ی این کلمه عقاید متفاوت است؛ زمره‌ای کتابت آن با (صاد) کرده و ریشه‌ی آن را «خلوص» دانسته‌اند و حجّت ایشان این‌که مأمور مختلس را ارادت و اخلاص چنان است که کیسه‌ی خویش را از خزانه‌ی دیوان فرق ننهد و جدایی در میانه نبیند. چنان که شاعر فرماید:

خلوص نیّت و اخلاص چون به پیش آمد

ز جیب خویش منه فرق، جیب دولت را

ببر ز کیسه‌ی دیوان و قصر و کاخ بساز

به خویش راه مده خواری و مذلّت را

گروهی دیگر اختلاس را از «اختلال حواس» گرفته و به همین علّت مختلسین را از سیاست و مجازات معاف دانسته‌اند.

ز اختلال حواس است اختلاس، ای دوست

که هوشیار بدین کار تن نخواد داد

جنون محض بود، ورنه مرد روشن رای

تن از برای یکی پیرهن نخواهد داد!

خواجه علی طفیلی در رساله‌ی «مصباح المختلسین» اختلاس اندک را تحریم فرموده و حجّتی که آورده این است که چنین مختلس را یارای ارضای فراتران خود نیست و گاه باشد که مغرضین بر وی حسد برند و به زندانش اندازند.

در پی دانه مرو هم‌چو کبوتر که تو را

عاقبت بهر یکی دانه به دام اندازند

صید کن شیر صفت، نیم بخور، نیم ببخش

تا به هر جا که روی بر تو سلام اندازند!

و بر مختلس است که در امر اختلاس، همّت بلند دارد و از مسروقات خویش بخشی گران نثار فراتران کند و بقیّت آن به نام خویش و پیوند به کار ابتیاع ضیاع زند و عمر در شادکامی به سر آورد که گفته‌اند:

تو دزدی می‌کن وو در کیسه انداز

که دزدان راست در این ره سرودی

اگر دزدی نباشد در ادارات

در استخدام دولت، نیست سودی

{فریدون تولّلی}

نوشتن دیدگاه

اندر احوالات اين روزهاى فرفر

Fer-Fer

# اه، بند سوتين جديده‌ام تنمو قرمز كرد! {Fisi Joon}

Kachal, Machal, Gholombeh and 53 other people liked this

– :(((  {Agh Sibil}

– :((((((((( آخيييي!! {Karkas e Bikas}

– چرا؟ بازش كن خب اگه اذيتت مى‌كنه :(((  {Goraz e Khatarnak}

– تا جونت درآد  {.}

– عب نرره، برو خداتو شكر كن كه اگه شوور كرده بودى الآن تنت رو عوض قرمز كبود كرده بود :پى {داش آكل}

– چرا فيسى جونم خُ بازش كن!!! :(( {lili khanum}

– نمى‌دونم، از بس كه سفته!!!! تازشم اين پشه‌ى عوضى اومده زير رونم رو گزيده، الآن نمى‌تونم درست بشينم :((( {Fisi Joon}

-@ كاش يكى بود برام بازش مى‌كرد، خيليييى سفته گـُرى!! :((

– اى بابا ! :(((( {Karkas e Bikas}

– ايرانيه؟ همشون آشغالن، من كه فقط سوتين ترك مى‌خرم، تايلندى بخرى بازم بهتر از اين جنساى بنجل ايناس! {Samanta}

– مشت براى پاى چشم سامنتا كه از جنساى وطنى انتقاد مى‌كنه ;)))) {TanTan}

– ليلى راس مى‌گه عزيز جان، بازش كن خانومى {Goraz e Khatarnak}

– چه پشه‌ى زرنگى، لاكردار عجب جايى رو …:دى {Bi Mokh}

– @ Merry girl}  TanTan :)))))))))))) :D :D :D :D :D}

– آقاى بى مخ / درست حرف بزن / شعور داشته باش! / حيا هم خوب چيزيه / در مورد خواهر دينى‌ات درست صحبت كن!! {مفتاح المسائل}

– پرتاب دمپايى و كيسه‌ى زباله‌اى كه از ديشب مونده اينجا و بوش داره خفه‌ام مى‌كنه ولى تنبليم مياد ببرمش تا پايين بسمت تن تن:ى =))))))))))) {Samanta}

– بيا عزيزم، اصن كى تو خونه سوتين مى‌بنده آخه!! خودم برات بازش مى‌كنم راحت شى :* {lili khanum}

– =))) عجب بحث جالبى:دي!! {Sertegh}

– @ مفتاح  چى گفتم مگه؟؟؟ گفتم پشه هه زبل بوده ديگه :دي اصلن كى به تو گفته دين من چيه هان !؟؟؟ {Bi Mokh}

– فيسى جان راستى امروز با بر و بچ يه قرار فرفرى تنظيـم كرديم بيا تو روم ببين، همه با كلاساى جمع هستن ;) {Agh Sibil}

– آخخخخخخخ جووووووووون قرار فرفرى!!! منم ميام ساعت چن؟؟ :× :×  :× {Mimi}

– امرررروز؟ من كار دارم آخه!!! بايد برم همراه آبجيم مانتو قراره بخريم :((( {Nazila}

– George Smith} I wish I understood what everyone was writing}

– استغفرلله. خداوند همگى شما را به راه راست هدايت فرمايد {مفتاح المسائل}

– اوهوى جناب مفتاح اگه خوشت نمى‌آد مى‌تونى هايد كنى، اصلاً بلاك كن همه رو جانمازتم از اين وسط جمع كن اينجا جاى آب كشيدنش نيست {Shar Khar}

– بچه‌ها دعوا نكنين، الآن جوش مى‌زنم ها!!!! {Fisi Joon}

– خواهر فيسى چشم / شما هم لطفاً شئونات رو رعايت بفرماييد / خواهشاً / استدعــا مى‌كنم صحيح نيست / همين. {مفتاح المسائل}

– بيا بريم مفتاح، چند بار بهت بگم با اين تيره دل‌ها‌ى بى دين و ايمون بحث نكنى حاجى؟ بيا اونور فرمانده كارت داره {احمد محمود}

– يكى بمن بگه ساعت چن بيام؟؟ كجا قراره بريم امرووووز؟؟؟؟  {Mimi}

– @ دورررررررررربينتم بياررر ميمى :* {Shokolat}

– منم مى‌خوام بيام ولى جيششششششششش دارم {Nasrin}

– همين جا بهتره يادى كنيم از مرحوم ثريا كه بعد از بازگشتش از جهنم دره بياد اين فيد رو بررسى كنه :))))))))))))))))))))))))))  {TanTan}

– همينطور از پرتقال‌هاى نارنجى رنگ پارسال تو باغ عمو اينا، كه بعداً روشون برچسب ژاپنى زديم و عوض پرتقال‌هاى وارداتى به ملت قالبشون كرديم  :)))) {ghelgheli}

– @ قلقلى =))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))) {پلاس آبادانى}

– چى بپوشيم حالا ؟؟؟؟؟ :دى :دى :))) {Nirvana}

– خانم فيسى گرچه من مسلمان نيستم ..مسلمان زاده هم نيستم، ولى بنابر عرف جامعه‌ى ايران  و مبانى اخلاقى التــزام آور فـردى براى مصونيـت بـانوان تصور مى‌كنم كه حق با آقاى مفتاح باشه، پيشاپيش چاكريم اسمايلى كمانگير :)) {Serjik}

– بچه‌ها آبتينم با اون ماشين خوشگلش مياااااااااااد؟؟؟؟ حيف :((جاى منم خالى كنينااااااااا!!!    {Nazila}

– اى بابا. چاكريم {Kamangir}

– خيله خب بابا، بعله.. چشم – ايششش {Fisi Joon}

– به سلامتى همه فرفرياى بامرام .. به افتخار رفاقتشون .. آها.. حالا بيا دس دس :دى {Sertegh}

–  ((((((:همگى دوستان را غلامم ، كنيزم :)))))))))))))))))  {HIV+}

– خيلى بدين همتون، حالا هى قرار بذارينن هييييييييييييي دل منو بسوزونيننننن :((((((((((  {Sharareh}

– @ سرژيك جان مخلصم برادر :)) {مفتاح المسائل}

– اى بابا! يه قــرار هم بـذارين بيـاين قـزوين در خدمت بـاشيم، دلـمون آب شد بـس كه شمـا بچه تهرونى‌ها قرار فرفرى گذاشتين {Goraz e Khatarnak}

– آخ!! گفتى قزوين كللليييي نوستالژيك شدم، الآن دلم از اون نوناش خواست :((((((((((((  {غمگسار ابدى}

-Wow… this feed already has about 49likes and so many comments till now, should be an important concept, I wish I knew arabic, anyone can translate in english please? {Stefano}

– اوهوم غمگسار :((((( بوسسسسسسسس عزيزم :* :* :*  {Sharareh}

– بچه‌ها قرار امروز ساعت 5ه شماره منو كه دارين ؟ 093655666123 هر كى گم شد با من تماس بگيره اينم شماره‌ى آبتين جيگر ;) 09121212121{Agh Sibil}

– اين خارجكيا چى مى‌خوان اين وسط؟؟ هوى عمو واستا كنار قاطى ناموس مردم نيا، الآنه كه رگ گردنى بشم يزنم شل و پلت كنما! كيشته.. برو رد كارت، برو تا نزدم ناكارت كنم زاغول  {Agh Sibil}

– لايك زيااااااااااااااااااااااااد واسه آق سيبيل ^.^ سيبيل جان خيلى مردى مى‌شه چند لحظه بياى جى‌تاك؟ كار فورى دارم {Miss Universe}

– مرسى شراره جونم، كلللللللى اسمايلى بوس و هاگ و اينـــــــــــا براى تو كه منو مى‌فهمى :* {غمگسار ابدى}

– @ Miss چاكرم ميس خانم، اصلن حالا كه اينطور شد يه ماه لايك مرامى واسه ميس خانم خوش قد و بالاى فرفر، من آى دى جى‌تاك شما رو دارم؟ {Agh Sibil}

– عه؟ آق سيبيل مگه وبلاگمو نمى‌خونى؟؟؟ :(( آى دى من اينه: Sakineh.2002@Gmail منتظرما!!! ;) {Miss Universe}

– ما نيز بسى مشعوف مى‌گشتيم اگر كسى دعوتمان مى‌نمود، ولى اكنون كه نامى از ما نبرده‌اند نخواهيم آمد، اتفاقاً ماشين پدرمان نيز دستمان بود امروز كه مى‌شد از حض سوارى آن شما را نيز بهره‌مند فرماييم كه بى‌خيال مى‌شويم :)) {pasteurize + Homogenize}

– @ Miss چيزه.. اين جى‌تاك ما باز نمى‌شه ، باشه واسه بعد، @ Sharareh شراره جان شما بيا ايران من خودم واست يه ضيافت ترتيب مى‌دم ;) {Agh Sibil}

– اينا رو ولش كنين فعلاً اينجا رو بچسبين پرسپوليس يكى زد، هوراااا =))))))))  اسمال بيا تيمتون سولاخ شد :)))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))) {ghrlgheli}

——————————————————————-

پى نوشت: ضمن احتــرام به نظـر همگى كاربـران friendfeed لازم بتـذكر است وجود هــرگونه تشـابه اسمى بجز كمانگير عزيز وراى نيت معرفى نويسنده مى‌باشد و تا حد ممكن سعى در نقل مضمون ماجراى معمول شده است. (البته در قالب طنز)

+ در همين رابطه (حكايت ديروز) از وب نوشته‌هاى كمال

Comments (38)

Older Posts »